-
بای بای
یکشنبه 23 اسفندماه سال 1388 20:01
سلام خوبید همگی یه خبر من دیگه اینجا نمی آم عوضش اون بلاگم یعنی تایتانیک رو گسترش دادم و تفریحیش کردم پس اگه خواستد به من سر بزنید بیایی د اونجا لطفا دوستای که منو لینک کردن اگه می خوان لینک این بلاگ رو بردارند چون من اینجا رو تا یه مدت دیگه پاک می کنم اونجا تو تایتانیک می بینمتون منتظرم AAA pictures XX X عکس . لطیفه...
-
گلچین عکسهای عاشقانه سری۲
پنجشنبه 24 دیماه سال 1388 12:10
1-سراب عشق های گایز!!! امروز براتون این عکسها رو گذاشتم حتما در ادامه مطلب بقیشو ببینید گلچین شدن شما هم اگه دوس داشتید مثل من اولین کلمه ای که بادیدن عسا به ذهنتون می رسه رو بنویسید چه خبر؟ خبر اینکه داداشم 8 روز دیگه امتحاناش تموم می شه می آد(دانشجوئه) 10 روز بعدش هم یکی دیگه میاد الان نمی گم وقتی اومد می گم (فکر بد...
-
کارت پستال عاشقانه ۱
دوشنبه 14 دیماه سال 1388 19:36
-
مزرعه ی تنهایی
شنبه 12 دیماه سال 1388 11:18
باران از راه رسید........ عشق را دوباره در مزرعه خالی تنم پروراند زندگی را در آسمان آبی چشمانم حس کردم ناگهان پاییز عشقم از راه رسید آری رفت ولی هنوز قلبم برای اوست....... پی نوشت: سلام علیکم خوبید؟ این متنو یه جا دیدم خوشم اومد گذاشتم چندتاچیز باید بگم: 1-امروز اولین امتحانم رو دادم(خوب دادم) 2- برای اینکه تعداد پست...
-
عکسهای فانتزی خیلی زیبا سری 1
جمعه 4 دیماه سال 1388 15:21
پی نوشت: سلام بعد از یه مدت نسبتا طولانی این آپ رو خیلی وقت پیش آماده کرده بودم این عکسها مورد علاقه منن ببینین حتما خوشتون میاد راستش اینکه دیر آپ کردم چون حسش نبود آپ کنم همین! البته دیدن سریال فرار از زندان هم یکی از دلایلش بود بهتون پیشنهاد می کنم حتما ببینین من که معتادش شدم مخصوصا این مایکل یکی از بازیگراش خیلی...
-
اس ام اس های فلسفی آذر ۸۸ با عکس های زیبا
جمعه 13 آذرماه سال 1388 00:48
امروز تو حتما به دیروز تبدیل میشود اما ممکن است فردای تو به امروز تبدیل نشود . . . در زندگی از تصور مصیبت های بیشماری رنج بردم ، که هرگز اتفاق نیفتاد . . . بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید چشم بیندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت . . . برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش ، شاید خوشبختی منتظر خندیدن...
-
باران
سهشنبه 3 آذرماه سال 1388 02:18
باران بارید و نگاه گرهخورده به آسمانش را خیس کرد آرزو کرد باران آروزهش را حتی خیس کرد باران بارید و رد پای خیال را از ذهنش شست باران بارید و این غمهایش بودند که به جای روح و قلبش تازه می شدند باران بارید و اوهم همراه آسمان هق هق کرد باران و بارین و یاد آن اتفاخ تلخ افتاد اتفاقی که زندگی اش را به تندی یک تندر دگرگون...
-
عکسهای عاشقانه سری۱
جمعه 22 آبانماه سال 1388 17:03
سلام خوبی ؟ می دونم خیل دیر آپ کردم راستش زیباد حوصله نداشتم بعدشم با کمبود وقت مواجه بودم در هر صورت از کسانی که میان اینجا همچنان و کسانی که کامنتهای آپ قبلی رو گذاشتند ممنون باید اعتراف کنم تا حالا این همه نظر نداشتم البته یه ذره هم به خاطر دیر آپیدنم هم زیاد شد. بگذریم امروز براتون گلچینی از عکسهای عاشقانه رو...
-
88/8/6 روز تولدم
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 23:18
(این پست به ادامه مطلب منتقل شد) سلام حتما خوبید دیگه ؟ اینجانب هم از نظر روحی عالی ام اما از نظر جسمانی سرماخوردم کلا ما خانوادگی سرماخوردیم البته آنفلانزا نیست در هرصورت من خیلی خوبم چون می دونم می دونی ولی میگم خب تولدمه دیگه وای چه قدر من زود دارم بزرگ می شم وارد 16 سالگی شدم وایییییی 15 سال از زندگیم تموم تموم شد...
-
آخرین لحظه
سهشنبه 28 مهرماه سال 1388 23:02
ای تو که قلبم را بازمین زیر پایت اشتباه گرفتی ای تو که وجودم را با یک نگاه گرفتی ای تو که احساساتم را احساس نکردی تو که هق هق بغضم را نشنیدی، تو که اشکهایم را ندیدی اندکی صبر کن اندکی صبر کن ، نرو حال که تمام وجودم ، خاطرات تلخم هرچه داشتم و نداشتم در یک قفس تاریک بدون راه عبور تکه سنکی اندکی خاک در حال دفن شدن...
-
فریاد سکوت وار
دوشنبه 20 مهرماه سال 1388 20:55
نور مهتاب در سکوت شب فرو رفته و جیرجیرکها گاه به گاه سکوت را می شکنند بی شک آن موجودات کوچک نمی دانند که مدام با صدای خود مرا از افکار خویش بیرون می کشانند منی که همرنگ با سکوت شب شدم و در سکوت خود فرورفته ام سکوتی پر از فریاد..... فریادی از درون چشمان منتظرم فریادی از درد، درد ترک برداشتم قلب کوچکم فریادی از درون...
-
بدون شرح
یکشنبه 12 مهرماه سال 1388 18:11
بدون شرح چه رمانتیک!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بقیه در ادامه مطلب سلام خوبین؟ برای اینکه زیاد اینجا تکراری نشه هر چند وقت یکبار براتون عکس با موضوعات مختلف می ذارم امیدوارم خوشتون بیاد امروز گفتم یه ذره بخندیم این عکسهارو گذاشتم قوانینن دیگه!!!!!!!!!!! آخر وحشت!!!!!!!! مجنون وایسا ... شاید هم لیلی من که نمی تونم تشخیص...
-
من عشق را دیدم
پنجشنبه 2 مهرماه سال 1388 17:03
من در خونالود شدن غروب خورشید، عشق را را دیدم من در کنار میخکهای باغچه ، عشق را دیدم من در لبخند تلخ دخترک ، عشق را دیدم من در تار به تار گیتار شکسته ی کنار اتاق ، عشق را دیدم من در حرف به حرف نامه مچاله شده کنار سطل ، عشق را دیدم من حتی در شبنمی که عاشق برگ شده بود ، عشق را دیدم قطره شبنمی که وقتی به خاطر جدایی از...
-
انا انزلناه فی لیلة القدر
جمعه 20 شهریورماه سال 1388 03:07
شبهای احیا یه حس جیبی دارم یه حسی که درونم غوغا می کنه شاید به یاد غوغای دل زینب می افتم به یاد غوغای کوفه، به یاد محراب خونینش یه جورایی دلم واسه خودم می سوزه شاید هم من واسه س دلم می سوزم. حسرت می خورم به یکسالی که از شبهای احیا رمضان سال گذشته گذشت ومن نمی دونم به عهدی که با خدا و قرآنش بسته بودم چه قدر پایدار...
-
خواب آرام
دوشنبه 9 شهریورماه سال 1388 06:07
خواب آرام به چشمانش نگاه می کنم حال که بیش از پیش به گرمی نگاهش احتیاج دارم حتی گوشه چشمی هم به من نمی اندازد صدایش می کنم ابتدا در حده زمزمه جواب نمی دهد بلند تر صدایش می کنم جواب نمی دهد تمام نیرویم را در یک جا جمع می کنم و صدایش می کنم نه ....اینبار فریاد می زنم اما لبهایش حتی به پهنای کوچکترین کلمه باز نمی شوند با...
-
اولین آپ
پنجشنبه 5 شهریورماه سال 1388 07:12
سلام خوبید ؟ نماز روزه هاتون قبول.... سری برم سر اصل مطلب اول از همه توی این اولین آپ می خوام خودم و وبلاگم رو یه جورایی معرفی کنم من مریم متولد 6 آبان 73 هستم این سومین وبلاگمه اولین وبلاگم در بلاگفا بود که یه چندماهی فقط برای آشناتر شدن با وبلاگ اونو ساختم بعد هم پاکش کردم دومین وبلاگم تایتانیک بود که شاید تا یکی دو...